وقتي نگاهم مي کني
سرشار بودن مي شوم، وقتي نگاهم مي کني
غرق سرودن مي شوم،وقتي نگاهم مي کني
لالايي چشمان تو گهواره ي چشم من است
پلک غنودن مي شوم،وقتي نگاهم مي کني
انگار در دستان تو آرامشم گم مي شود
دست ربودن مي شوم ،وقتي نگاهم مي کني
اي کاش از من بگذري مانند باد از پهجره
شوق گشودن مي شوم ،وقتي نگاهم مي کني
از عشق مي گويم غزل ،تا واژه احساست کند
حس ستودن مي شوم،وقتي نگاهم مي کني
وقتي نگاهم مي کني،غرق سرودن مي شوم
غرق سرودن مي شوم ،وقتي نگاهم مي کني
غزل زیبای همیشه تنها از کتاب گل گندم
تو روح خورشيدي براي بودن ها
تو صبح اميدي ، تمام فردايي
صداي تو زيبا، زلال و گرم و نجيب
و ساده و پاکي ، رفيق تنهايي
درباره
بهنام فرخی , کتاب گل گندم ,
مثل يک خاطره ي تلخ،پر از تکرارم
از صداي تپش ثانيه ها بيزارم
روحم از مرگ جدا نيست،حتي قدمي
ناگزير است از اين عمر، تن بيمارم
فصل طاعون و وبا ، فصل پريشاني و درد!
فصل آغاز شکوفايي ناهنجارم
برندارم ز سر عشق دگر دستم را
تا که اين قوم فرستند مرا بر دارم
زير باران اجل، باور من يخ زده است!
مثل شب ، مثل سکوت در خودم آوارم
باز چون شعله ي شمعي دل من ميرقصد
مثل يک خاطره ي تلخ،پر از تکرارم
درباره ما
سایت سرای هنر برای تمامی دوست داران هنر و ادبیات ایرانی و کسانی که دوست دارن بیشتر با این موضوعات اشنا شوند با ما همراه باشید و از ما هدیه دریافت کنید
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت