loading...
سرای هنر و ادبیات جوان
سرای هنر بازدید : 24 شنبه 22 شهریور 1393 نظرات (0)


بزرگ بود
و از اهالي امروز بود
و با تمام افق هاي باز نسبت داشت
و لحن آب و زمين را چه خوب مي فهميد.

صدايش
به شکل حزن پريشان واقعيت بود.
و پلکهايش
مسير نبض عناصر را
به ما نشان داد.
و دست هايش
هواي صاف سخاوت را
ورق زد
و مهرباني را
به سمت ما کوچاند.

به شکل خلوت خود بود
و عاشقانه ترين انحناي وقت خودش را
براي آينه تفسير کرد
و او به شيوه ي باران پر از طراوت تکرار بود.
و او به سبک درخت ميان عافيت نور منتشر مي شد.
هميشه کودکي باد را صدا مي کرد.

  هميشه رشته ي صحبت را
به چفت آب گره مي زد.
براي ما، يک شب

سجود سبز محبت را چنان صريح ادا  کرد
که ما به عاطفه ي سطح خاک دست کشيديم
و مصل لهجه ي يک سطل آب تازه شديم.

و بارها ديديم
که با چقدر سبد
براي چيدن يک خوشه ي بشارت رفت.
ولي نشد
که روبه روي وضوح کبوتران بنشيند

و رفت تا لب هيچ
و پشت حوصله ي نورها دراز کشيد
و هيچ فکر نکرد
که ما ميان پريشاني تلفظ درها
براي خوردن يک سيب
چقدر تنها مانديم.



ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایت سرای هنر برای تمامی دوست داران هنر و ادبیات ایرانی و کسانی که دوست دارن بیشتر با این موضوعات اشنا شوند با ما همراه باشید و از ما هدیه دریافت کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 39
  • بازدید سال : 790
  • بازدید کلی : 7,913
  • کدهای اختصاصی

    کد


    کد لوگو حمایت از کشور ایران