loading...
سرای هنر و ادبیات جوان
سرای هنر بازدید : 43 جمعه 30 آبان 1393 نظرات (0)


لب آب

ديشب،لب رود، شيطان زمزمه داشت.
شب بود و چراغک بود.
شيطان، تنها، تک بود.

باد آمده بود، باران زده بود :
شب تر ، گل ها پرپر.
 بويي نه به راه.
ناگاه
آيينه رود،نقش غمي بنمود:
شيطان لب آب.
خاک سيا در خواب.
زمزمه اي مي مرد.
بادي مي رفت،رازي مي برد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سایت سرای هنر برای تمامی دوست داران هنر و ادبیات ایرانی و کسانی که دوست دارن بیشتر با این موضوعات اشنا شوند با ما همراه باشید و از ما هدیه دریافت کنید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 40
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 33
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 43
  • بازدید سال : 794
  • بازدید کلی : 7,917
  • کدهای اختصاصی

    کد


    کد لوگو حمایت از کشور ایران